حکایت سفرنامه عشق از پاکستان تا کربلا/ لذت دعای کمیل فراموشنشدنی
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۵۸۸۴۹
به گزارش ایکنا؛ محمد حسین حسینی از کشور پاکستان امسال در پنجمین جایزه جهانی اربعین که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزارکننده آن است، در بخش سفرنامه حائز رتبه برتر شد. او تاکنون سه بار پیادهروی اربعین را تجربه کرده و نخستین سفر خود به کربلا را سفری فراموشناشدنی میداند که با هیچ سفری قابل مقایسه نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این شهروند پاکستانیِ اهل کویته که خبرنگار صفحه زبان اردو ایکنا نیز هست، خاطرات پیادهروی اربعین را در سفرنامهای با نام «سفرِ عشقِ فراموشنشدنی» روایت کرده است، همین روایت او در پنجمین جایزه جهانی اربعین خوش درخشید و مقام پنجم را از آن خود کرد. با او گفتوگو کردیم تا در این روزها که خیل عظیم عاشقان حسینی عازم پیادهروی اربعین شدهاند، از این سفر به یاد ماندنی برایمان بگوید:
تاکنون چند بار به سفر اربعین مشرف شدهاید؟
من تاکنون سه بار موفق شدهام در پیادهروی اربعین شرکت کنم و برای نخستین بار بود که در جایزه جهانی اربعین شرکت کردم و خاطرات اولین سفرم به عراق را در این سفرنامه نوشتم که مورد توجه داوران جایزه جهانی اربعین قرار گرفت و توانستم مقام پنجم را کسب کنم.
امسال هم به پیادهروی اربعین میروید؟
بله امسال هم قصد دارم در پیادهروی اربعین شرکت کنم و در حال گرفتن ویزای اربعین هستم و امیدوارم بتوانم امسال هم در این رویداد جهانی شرکت کنم.
نظرتان درباره جایزه جهانی اربعین چیست؟
جایزه جهانی اربعین بهترین آغاز برای معرفی بیش از پیش اربعین در سطح جهانی است و به نظر من هر چه گستردهتر برگزار شود و بخشهای متنوع تری داشته باشد، تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
در سفرنامهتان که در پنجمین جایزه جهانی اربعین برگزیده شد، به چه چیزی پرداختهاید؟
سه چیز را در این سفرنامه انعکاس دادم، یکی سفر با دوستانم به پیادهروی اربعین است که حال و هوای خاصی داشتیم که قابل وصف نیست، دوم این که در مرز عراق که شب جمعه به آنجا رسیدیم، دعای کمیل خواندیم و لذت این دعا به اندازهای بود که میتوانم بگویم در زندگی خود چنین دعای کمیلی را نخوانده و در چنین فضایی حضور نیافته بودم.
سوم این که از مهماننوازی و رفتار خوب عراقیها شرمنده و در عین حال حیرتزده شدیم که چقدر شهروندان عراقی به زائران امام حسین(ع) خدمت میکنند و به آنان ارادت دارند و تمامی اینها خیلی برایم جالب بود و من این مسائل را در سفرنامه خود منعکس کردم.
بازتاب اخبار اربعین از سوی رسانهها چه ضرورتی دارد؟
بازتاب اخبار اربعین در رسانههای مختلف به ویژه خبرگزاری ایکنا کار بزرگی است و پیام اربعین را به گوش جهانیان میرساند.
پیادهروی اربعین را چگونه میبینید؟
به نظر من روز به روز به عظمت و بزرگی پیادهروی اربعین افزوده میشود و روزی میرسد که همه جهانیان اربعین را بشناسند و دوستداران امام حسین(ع) به سمت کربلا بیایند و در شعرها و ادبیات ملتها عظمت پیادهروی اربعین ترسیم شود.
تجلیل از محمدحسین حسینی در بخش سفرنامه پنجمین جایزه جهانی اربعین
خلاصهای از سفرنامه محمد حسین حسینی را که با عنوان «سفرِ عشقِ فراموش ناشدنی» درباره پیادهروی اربعین نگاشته شده، بدین شرح است:
«انسان همیشه مسافر بوده است از روزی که به دنیا میآید مسافر است، در مسافرخانه به دنیا آمدهایم و راهی دار بقاء هستیم که این بزرگترین سفر ماست، سفرها خاطرات زیادی به جا میگذارد؛ خاطراتی تلخ و شیرین، گاهی یک سفر کاملا مسیر زندگیمان را تغییر میدهد.
آغاز سفر
سال ۲۰۱۲ میلادی با یک گروه از جوانان شهرمان (کویته) تصمیم گرفتیم برویم اربعین امام حسین(ع)۔ کاروان ما با نام «علی کاروان» یک هفته مانده به اربعین، عازم کربلا شدیم، شب که عازم بودیم جوانان با شعارهای «لبیک یا زینب(س)» و «لبیک یا حسین(ع)» فضای معنوی خاصی ایجاد کرده بودند، در فکر بودیم که چگونه ما به کربلا برویم و امامی را زیارت کنیم که تا امروز تنها نام او را در مجالس و محافل شنیده یا در کتابها خواندهایم، مگر میشود ما در کربلا خدمت امام برویم؟
به دوستان خود گفتم از علما شنیدهایم همین که قصد رفتن به زیارت میکنیم امام ما را میبیند و از احوال ما آگاه است. پس بیایید برای رضایت امام سعی کنیم به یکدیگر خدمت کنیم و کاری نکنیم که سبب ناراحتی امام شود.
نمیدانم چگونه صحبت کردم اما دیدم اشک شوق از دیدگان جوانان میچکید و چشمانشان گویی داشت این را میگفت که ما حتما تلاش میکنیم امام را با کارمان شاد کنیم.
آری در طول مسیر شاهد بودم که چگونه در مرز ایران و پاکستان و مرز ایران و عراق این جوانان به زنان و سالمندان خدمت میکردند، اصلا به هیچ خانم یا سالمندی اجازه نمیدادند که به وسایل یا چمدانهای سنگین دست بزنند، میگفتند شما فقط گذرنامهتان را بگیرید و بروید آن طرف مرز، ما در خدمت هستیم و با عشق و علاقه وسایل کاروان را به آن سوی مرز انتقال میدادند.
زنان کاروان نیز کم نگذاشتند هر جا رفتیم آنان لباسهای جوانان را با دست میشستند، تا جوانان نمیآمدند غذا نمیخوردند.
دعای کمیل فراموشنشدنی
با این شور و عشق شب جمعه وارد مرز عراق شدیم، بچهها گفتند بیایید دعای کمیل بخوانیم، در حالیکه حسابی خسته بودیم داخل اتوبوس شروع کردیم به خواندن دعای کمیل. قسم میخورم فضای معنوی را که در این دعا ایجاد شده بود، هیچگاه فراموش نمیکنم، جوانان از شدت ناله و گریه بی حال شده بودند.
در طول پیادهروی اظھار عشق و علاقه اهل عراق، ما را غرق در حیرت کرده بود، این علاقه به زائران را نه میتوانیم به زبان بیاوریم و نه میتوانیم بنویسیم فقط میتوانیم حس کنیم که عشق حقیقی چیست، شاید تا زنده هستیم نتوانیم این همه علاقه به خودمان را فراموش کنیم.
روزی که به کربلا رسیدیم، اربعین بود، جای نشستن نبود، مسافرخانهها و موکبها همه پر بودند، نزدیک یک ساختمان نیمه کاره نشسته و در فکر بودیم کجا برویم که یک خانم عراقی از منزل بیرون آمد و با اشاره عربی و کمی حرفزدن ناقص انگلیسی ما را به منزلشان دعوت کرد که بیایید اینجا دوش بگیرید.
ما که حدودا ۲۵ جوان بودیم رفتیم دوش گرفتیم، شب شد، دیدیم سفره پهن و غذا آماده کرده، گفتیم مزاحم نمیشویم و میرویم، گفت حالا دیروقت است و ممکن است بیرون جا گیر نیاید، همین منزل من در خدمت شماست تا در این جا هستید.
مهماننوازی و هدیه بانوی عراقی
حدود ۹ روز کربلا بودیم و بعد متوجه شدیم، آن خانم، خادم حرم حضرت عباس(ع) بود، بنده خدا روز آخر پرچمی را که به حرم حضرت عباس(ع) متبرک بود، برای ما هدیه آورد.
پس از کربلا نجف رفتیم آنجا نیز گویا کسی برای ما تدارک دیده بود یک عرب اهل نجف منزلش را کامل در اختیارمان قرار داد و گفت تا وقتی اینجا هستید میتوانید در خانه من سکونت داشته باشید، منزلش شبیه انباری بود، ما هم دیدیم حالا که این لطف را کرده ما نیز باید کاری کنیم. بچهها دست به کار شدند و منزل را کامل نظافت کردند و طوری وسایل را جمع و جور کردیم که صاحبخانه که فردا آمد از نظافت و نظم خانه تعجب کرد و بی اندازه خوشحال شده بود.
به کاظمین و سامراء هم رفتیم و بعد از حدود 20 روز عازم سرزمین شاه خراسان شدیم، حدود یک ماه بعد به وطن خود برگشتیم؛ اما آن عشق، آن علاقه، آن خاطرات شیرین را هر زمان مرور میکنیم، حال و روزمان دگرگون میشود، همه اهل کاروان که حدود پنجاه نفر بودیم شامل زن، کودک، سالمند و جوان، اعتراف میکند که گویا ما به بهشت برین سفر کردیم و برگشتیم۔ در طول سفری یک ماهه کوچکترین ناراحتی نداشتیم و با محبتی که قابل وصف نیست سفرمان به پایان رسید».
گفتوگو و تنظیم از زهرا نوکانی
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا خبرگزاری قرآن محمدحسین حسینی پیاده روی اربعین پاکستان سفرنامه دعای کمیل قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۵۸۸۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حساسیت هایی که در نماینده، روشنفکر و مردم نیست
چرا رویکرد «استیو هانکه» برای مهار تورم کشور نشدنی است؟ برای پاسخ، لازم است ویژگی های تورم را در کشور از دیدگاه سیستمی بشناسیم:
- تورم موضوعی است که غبارش بر همه کس و همه چیز می نشیند، به عبارت دیگر، تورم موضوعی «کلان مقیاس» است. در ایجاد تورم، عامل (factor) های بسیار دخالت دارند. برخی از این عوامل، «اَبَرعامل» (meta-factor) اند، یعنی در درون خود عوامل پایین دست عدیده دارند. به برخی از این «اَبَرعامل» های مربوط به تورم اشاره می شود:
- سیاست گزاری، تصمیمات و اقدامات داخلی و خارجی حکومت بر تورم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. مثلاً ممکن است تصویب یک قانون جدید، اعلان جنگ و صلح، حتی قهر و آشتی بین یک حکومت با حکومت دیگر موجب افزایش یا کاهش یا تورم شود.
- طیف رنگین از دخالت عوامل انسانی بر تورم اثر می گذارد. این دخالت ها گوناگون است. در یک سر این طیف، دخالت گروه های دارای قدرت و ثروت است که با ثروت اندوزی بیشتر و در کشور ما با کسب رانت های شگفت (مانند ماجرای چای دبش) موجب تورم می شود. در سر دیگر این طیف، دغدغه ها، رفتارها و بازتابهای مردم عادی و محرومان از ثروت و قدرت که نگران سرپناه و نان شب اند، با روی آوردن به انواع روش های حفظ خویش در برابر فقر نیز موجب افزایش تورم می شوبد. یعنی بازتاب روانی مردم هم بر تورم مؤثر است.
- زیرساخت های کلان کشور بر تورم اثر می گذارد. برای نمونه، در این سال ها نسبت هزینه های جاری به عمرانی دولت در حدود ۹ بر یک است. به زبان ساده، اگر دولت یک دیوار آجری به طول یک متر در جایی بسازد که هزینه ی تمام شده اش ۱۰۰ واحد پولی باشد، ۱۰ برای قیمت زمین و آجر و ۹۰ واحد پولی برای دستمزد، مدیریت، رفت و آمد و غیره هزینه می کند. جالب این است که در گزارش برخی از شهرداری ها دیده ام که مدعی اند که با همان ۱۰۰ واحد پولی ۱۸ متر دیوار می سازند (یعنی نسبت هزینه جاری به عمرانی ۵/۰ است). حتی اگر گفته شود که گزارش آن شهرداری ها ۵۰ درضد خطا دارد، دولت یک متر دیوار می سازد و برخی شهرداری های مدعی ۹ متر!
نمونه ی دیگر، سیاست های مالیاتی کشور ممکن است بر تورم اثر بگذارد. در حدود نیمی از درآمدآفرینان کشور یا از پرداخت مالیات معاف اند و یا اصلا مشمول مالیات نیستند، دولت اگر همین درآمدهای مالیاتی را می داشت، می توانست کمتر پول چاپ کند.
- وضعیت کشور دچار تغییر و تحول مستمر است. یعنی وضعیت کشور متغیر و دینامیک است. این را می توان از خبرساز بودن کشور در مقایسه با بسیاری از ۱۹۴کشورهای دیگر مثلا مالزی یا هلند یا اندونزی دریافت. متأسفانه این تغییر و تحولها و خبرساز بودن، نماد ثبات و توسعه نیست، بلکه در درون و بیرون به عنوان ناپایداری به شمار می آید و عمدتا اثر نامطلوب بر تورم می گذارد.
- نفتی بودن کشور موضوعی است که بسیاری از مبارزان و کنشگران در گذشته به آن کمتوجهی کردند. «نفتی بودن» هم مانند دود سیاه بر تمام حرکات و سکنات ما نشسته است، بی آن که خود حس کنیم. ما دچار سیاست نفتی، اقتصاد نفتی، فرهنگ نفتی، حرکات و سکنات نفتی و حتی شخصیت نفتی هستیم. وقتی تعدادی از نمایندگان مجلس استرالیا از نخست وزیر رسماً پرسیدند که چرا میز جلسه اتاقش را تغییر داد و چه مصلحتی سبب شد که یک میز خوب را عوض کند، این پرسش برای ما عرف نیست. نه فقط نمایندگان مجلس ما چنین حساسیتی ندارند، این چنین حساسیت و پرسشگری در میان روشنفکران، اندیشمندان، کنشگران اجتماعی و مردم عادی ما نیست.
این ویژگی در فرد، «اخلاق نفتی» است و در جامعه، «فرهنگ نفتی» است. این همان خاک مرده ی «نفتی بودن» است که بر همه ما ریخته اند و به نوعی «بیحسی نفتی» یا «بیهوشی نفتی» ایجاد کرده است؛ سیاست، اقتصاد، فرهنگ و روان فردی و جمعی ما عمیقاً به آن مبتلا است و اصلاً احساس بیماری نمی کنیم. با چند ماه زندگی در بطن جامعه ی غیرنفتی، «بیهوشی نفتی» مانند مستی از سر می رود و یک چند خمار زندگی واقعی روی می نماید. نفتی بودن کشور در مقایسه با سایر کشورها، مانع بزرگی در برابر شدنی بودن توسعه و نیز نشدنی بودن چاره ها برای مهار تورم است (در این باره خواهم نوشت).
جمع بندی
- تورم موضوعی واقعی و برآیند ابرعامل های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انسانی و فیزیکی دخیل است.
- ابرعامل های تورم در یک شبکه ی درهم تنیده، اثرگذاری و اثرپذیری می کنند (این تعریف وضعیت پیچیده است).
- افزایش حجم پول یکی از عوامل تبعی افزایش تورم است.
- برای تشبیه، کشور مانند یک بیمار، دچار تب شدید بر اثر عفونت تورم مخرب است که در صورت بی مهار شدن، خطر مرگ دارد. هر روز حجم پول مانند غدد چرکین افزایش می یابد و عفونت فراگیرتر می شود. وقتی عفونت نباشد، غدد چرکین هم نخواهد بود. ولی غدد چرکین، پدیدآورنده ی عفونت نیست، بلکه نشانه ی عفونت است، مانند حجم پول و تورم، هر دو ناشی از مشکلات ساختاری، کارکردی، ایمنی و پایداری کل بدن است.
ممکن است گفته شود که درست است که افزایش حجم پول خود ناشی از مشکلات بنیادین و اجتناب ناپذیر است، ولی نه مثلاً خلق پول به میزان ۶ همت (هزار میلیارد تومان) در ۲۴ ساعت. یعنی می توان کمتر پول چاپ کرد ولی چنین نمی کنند. حتی اگر این گفته درست باشد، چاپ پول بیشتر یکی از عوامل از انبوه عوامل تورم زا است.
- برگردیم به پرسش آغازین، «چرا راه حل استیو هانکه برای مهار تورم کشور نشدنی است؟». راه حل پیشنهادی هانکه به افزایش غده های چرکین حجم پول می پردازد و به ساختارها و سازوکار سیستم پدیدآورنده افزایش حجم پول نمی پردازد. به عبارت دیگر، پیشنهاد هانکه «تک عاملی» (single factor) است. در این میان یک خطای منطقی بسیار رایج در اظهارات هانکه است و آن خطا بین دلیل (sign) و علت (cause) است. دود، دلیل آتش است، علت آتش نیست. افزایش حجم پول، «دلیل» تورم است، «علت» تورم نیست.
- در سال ۱۹۶۸ وست چرچمن، یکی از پیشگامان و اعاظم علوم سیستم ها، در کتاب کلاسیک «رویکرد سیستم ها» (Systems Approach) ادعا کرد که چاره های «تک عاملی» برای موضوع های واقعی «کلان مقیاس» نشدنی است. درهمان کتاب، این ادعا را برای رفع مشکل «رفع گرسنگی» در جهان آزمود و با نشدنی بودن آن را نشان داد.
*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر
بیشتر بخوانید:
کسانی می خواهند گاو اردک بزاید همه می بازیم با دروغ و فریب و بی انصافی انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است استالین و پژوهش های جانبدارانه راهحل نظریهپرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز برای تورم ایران۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902353